**عـشــقــولـــی**

❤❤❤❤

از عشق

*Parisa*
**عـشــقــولـــی** ❤❤❤❤

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

از عشق

روزی که با تو
از عشقِ خود گفت و گو کردم


امیدوار بودم دریچه‌یِ تازه یی
به رویِ زندگی خودم باز کنم


پیش از آن، همه چیز داشتم به جُز تو!

آنچه مرا از زندگی مایوس کرده بود
همین بود که نمی‌توانستم قلبی

به صفا و صداقت تو پیدا کنم
که زندگی مرا توجیه کند

که دلیلی برای زندگی کردن
و زنده بودن من باشد

حالا من از زندگی چه دارم؟
به جز تو هیچ...

تو را دوست میدارم
تو عشق و امید منی

بهار و سرمستیِ روح من!
هنگامی است که گل های

لبخنده‌یِ تو شکوفه می‌کند
من چگونه می‌توانم قلبِ بدبختم را

راضی کنم که از لذتِ وجود تو
برخوردار باشد •••
امّا نتواند اسبابِ سعادت و
نیک‌بختی تو را فراهم آورد؟



تاريخ : دوشنبه هفتم مهر ۱۴۰۴ | 12:37 | نویسنده : *Parisa* |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.